مادر افسرده نوزادش را به حیاط انداخت
گروه حوادث/ زن جوان که دچار افسردگی پس از زایمان شده بود در اقدامی جنونآمیز نوزادش را از بالکن طبقه چهارم به پایین انداخت.
به گزارش خبرنگار حوادث ایران، ساعت 7:30 دقیقه صبح جمعه 18 تیر ساکنان ساختمانی چهار طبقه با شنیدن صدای مهیبی خود را به حیاط رساندند و ناگهان داخل حیاط با جسد نوزادی مواجه شدند. باتوجه به اینکه نوزاد داخل حیاط افتاده بود، این احتمال مطرح شد که از بالکن یکی از واحدها به پایین افتاده باشد. از آنجا که ساکن طبقه چهارم زن جوانی بود که به تازگی وضع حمل کرده بود این احتمال مطرح شد که نوزاد متعلق به آنها باشد.
بدنبال کشف جسد نوزاد، بلافاصله مأموران کلانتری 114 غیاثی، گزارش این ماجرا را به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند. با اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس رحیم دشتبان و تیم بررسی صحنه جرم آغاز شد.
با حضور تیم جنایی در محل، تحقیقات آغاز شد و مأموران به سراغ زن 28 ساله ساکن طبقه چهارم رفتند. زن جوان که از نظر روحی وضع مناسبی نداشت و بشدت گریه کرده بود در تحقیقات اولیه به قتل نوزادش اعتراف کرد.
او گفت: به خاطر بارداری و زایمان دچار افسردگی شده بودم. من یک دختر سه ساله هم دارم و لحظاتی قبل از اینکه دست به جنایت بزنم، نوزادم شروع به گریه کرد. او را در آغوش گرفتم تا آرام کنم اما همچنان گریه میکرد. آن زمان حال خوبی نداشتم و نمیدانستم چکار دارم میکنم. همانطور که کودک در آغوشم بود به سمت تراس رفتم. بچه گریه میکرد و حال من خیلی وخیم بود، عصبانی شدم و او را از تراس به پایین پرتاب کردم. به خودم که آمدم متوجه شدم بچه در بغلم نیست و او را از بالکن به پایین انداختهام.
بررسی سلامت روانی
در ادامه تحقیقات کارآگاهان به سراغ همسر متهم رفته و او نیز گفت: در زمان حادثه برای خرید از خانه خارج شدم، زمانی که برگشتم همسایهها را دیدم که مقابل خانهام جمع شدهاند و از ماجرای مرگ فرزندم با خبرم کردند.
به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد نوزاد به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین زن جوان بازداشت و برای بررسی صحت روانی و اینکه آیا در زمان جنایت جنون داشته است، به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
گروه حوادث/ دختر 6 ساله که روی پشت بام در حال بازی بود بر اثر برق گرفتگی جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 16 تیر مأموران کلانتری 151 یافتآباد در تماس با بازپرس کشیک قتل از مرگ مشکوک دختری 6 ساله در بیمارستانی در همان محدوده خبر دادند.
بهدنبال این مرگ، بازپرس مصطفی واحدی و تیم بررسی صحنه جرم وارد عمل شده و تحقیقات در اینباره آغاز شد. در بررسیهای اولیه مشخص شد ساعاتی قبل دختر کوچکی به خاطر برق گرفتگی به بیمارستان منتقل شده اما تلاش کادر درمان برای نجات او بینتیجه مانده و دخترک تسلیم مرگ شده بود. در ادامه تحقیقات خانواده دختر 6 ساله به تیم جنایی گفتند: ما در ساختمانی 4 طبقه و 7 واحدی زندگی میکنیم.
همه ساکنان ساختمان از اقوام و آشنایان هستند. روز حادثه برق ساعت 3:30 دقیقه بعد از ظهر رفت. هوا گرم بود و بچهها برای بازی به پشتبام رفتند. پدر و مادرها هم در یکی از واحدهای طبقه چهارم جمع شدیم و مشغول صحبت و گفتوگو بودیم .
ساعتی بعد برقها آمد اما ناگهان صدای فریاد بچهها را شنیدیم که کمک میخواستند. بلافاصله به پشتبام رفتیم که با بدن نیمهجان دخترم در کنار کولر مواجه شدیم و او را به بیمارستان رساندیم.
در ادامه تحقیقات مشخص شد 6 کودک برای بازی به پشتبام رفته بودند و باتوجه به گرم بودن هوا مشغول آب بازی شدند در همین حین دختر 6 ساله به سمت کولر رفت و مشغول بازی بود که ناگهان برق شهری وصل شد و دخترک که در حال بازی بود با توجه به خیس بودن لباسهایش، دچار برق گرفتگی شد.
بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت با تعیین کارشناس اداره برق دستور داد تا کارشناس بررسی کند که قطع برق و وصل شدن آن باعث مرگ کودک شده یا کولر مشکل فنی داشته و باعث برق گرفتگی شده است.
افشای کلاهبرداری نیم میلیاردی هنگام دریافت وام ازدواج
گروه حوادث/ مرد شیاد که با سوء استفاده از مدارک هویتی یک زن و دریافت دسته چک به نام وی 500 میلیون تومان از مردم کلاهبرداری کرده بود، دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، پانزدهم فروردین پروندهای با موضوع کلاهبرداری از سوی سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 12 تهران برای رسیدگی تخصصی به پایگاه هفتم پلیس آگاهی فرستاده شد. مفاد پرونده حاکی از آن بود که یک شهروند خانم شکایتی مبنی بر جعل و کلاهبرداری مطرح کرده است. شاکی در اظهاراتش گفته بود: چند سال پیش در تهران جویای کار بودم و از طریق آگهی با فردی به اسم نادر آشنا شدم. او عنوان کرد که من را در واحد حسابداری شرکت استخدام میکند اما باید حساب جاری نزد بانک داشته باشم. من هم به ناچار حساب جاری افتتاح کردم و مدارک هویتیام را در اختیار شرکت او قرار دادم و بعد از مدتی با بیان این مطلب که میخواهد اقدامات شرکت را وسعت ببخشد، دو شرکت به نام بنده به ثبت رساند. متهم با مدارکی که از بنده در اختیار داشته مبادرت به افتتاح حساب جاری نزد سایر بانکها کرده و سپس اقدام به کلاهبرداری از تعدادی از شهروندان کرده است البته بنده زمانی متوجه این موضوع شدم که برای اخذ وام ازدواج به بانک مراجعه کردم و متوجه شدم به نام من چکهای متعدد زیادی در حدود 500 میلیون تومان صادر و از مردم کلاهبرداری کرده است.
سرهنگ کارآگاه «هوشنگ کاکاوندی» رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران در تشریح این خبر گفت: با توجه به اهمیت موضوع و وسعت اقدامات مجرمانه متهم، مراتب در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و برای شناسایی محل اختفای متهم، اقدامات پلیسی لازم انجام شد و در نهایت خانه متهم در حوالی خیابان فردوسی شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
نادر منکر اتهامات وارده بود، اما در مراحل بعدی اعتراف کرد و مشخص شد دارای چندین فقره سابقه جعل، سوء استفاده از سند مجعول و صدور چک بلامحل است.
رئیس پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران در پایان گفت: با اتمام تحقیقات و اعتراف صریح متهم، با دستور دادیار شعبه اول دادسرای ناحیه 12 تهران نادر به اتهام جرم کلاهبرداری روانه زندان شد.
دستبرد 4 میلیارد تومانی به آزمایشگاه مدرسه
گروه حوادث/ دستبرد به آزمایشگاه یک مدرسه در شهرستان «اوز» استان فارس با دستگیری سارقان و برگرداندن اموال مسروقه پایان یافت.
سردار رهامبخش حبیبی، فرمانده انتظامی استان فارس گفت: روز شنبه در پی وقوع یک فقره سرقت از آزمایشگاه آموزش و پرورش در شهرستان «اِوَز» در جنوب استان فارس، موضوع شناسایی و دستگیری سارقان بهصورت ویژه در دستور کار مأموران انتظامی قرار گرفت. مأموران انتظامی کلانتری «۱۱ وحدت» شهرستان اوز بلافاصله وارد عمل شده و با اقدامات هوشمندانه موفق شدند در کمتر از ۲ ساعت هویت سارقان را شناسایی کنند و در یک عملیات ضربتی موفق شدند هر ۵ سارق را دستگیر کنند. در بازرسی از مخفیگاه سارقان اموال مسروقه به ارزش ۴۲ میلیارد ریال کشف و برابر دستور مقام قضایی تحویل نماینده آموزش و پرورش شد.
حبیبی گفت: اموال کشف شده شامل ۳ دستگاه کولر گازی، ۱۴ عدد میکروسکوپ، ۶ عدد روشویی به همراه شیرآلات، ۴ دستگاه الکترو موتور، یک دستگاه تلویزیون، ۵ عدد صندلی آزمایشگاهی، ۲ عدد الکتروسکوپ، مجموعه گیت فیزیک، جعبه الکترومغناطیس، سانتریفیوژ، پروژکتور، اسلاید ویدیو، ۳ دستگاه موتور برق آموزشی، ماکت اسکلت انسان، ۲ عدد الکتریسته، آب گرمکن برقی، کیت شیمی و الکترو مغناطیس بوده است.
گروه حوادث/ دو مرد شرور که به بهانه مسافرکشی در محدوده غرب استان تهران مسافران را سوار کرده و برای زورگیری و سرقت به محلههای خلوت میبردند شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، هجدهم تیر مرد جوانی با مراجعه به اداره پلیس مدعی شد در ساعات اولیه شب سوار یک خودرو پراید سفید رنگ شده تا از مسیر اسلامشهر به چاردانگه برود اما در بین راه راننده و سرنشین دیگر خودرو با تهدید سلاح سرد از وی زورگیری کرده و اموالش را به سرقت بردهاند. سرهنگ کارخانه، فرمانده انتظامی شهرستان اسلامشهر در اینباره گفت: بدنبال مراجعه سایر مالباختگان و شکایتهای مشابه از این دو مسافربر قلابی کارآگاهان تحقیقات خود را ادامه داده و مشخص شد که متهمان از سارقان سابقهدار هستند. بدنبال شناسایی این دو سارق زورگیر پلیس توانست آنها را در یکی از شهرستانهای مجاور اسلامشهر دستگیر کند.
نوید 28 ساله و ارسلان 32 ساله به اداره پلیس منتقل شدند و در بازجوییها به 13 فقره زورگیری اعتراف کردند.
ارسلان در بازجوییها اظهار داشت: شبانه در مسیرهای خلوت در کمین مسافران مینشستیم وپس از سوار کردن آنها در محلههای خلوت که بیشتر باغ بود با تهدید چاقو گوشی و پولهایشان را سرقت میکردیم.
این دو متهم پس از اعتراف به سرقتهایی که انجام داده بودند برای تکمیل پرونده به دادسرا منتقل شدند. رئیس پلیس اسلامشهر از شهروندان خواست هنگام استفاده از خودروها احتیاط کرده و از خودروها و وسایل نقلیه عمومی برای رفت و آمد استفاده کنند.
سرقت های پدر با همدستی دختر و پسر نوجوان
گروه حوادث/ مرد جوان که با همدستی دو فرزندش یک باند سرقت تشکیل داده و طلاهای کودکان را میدزدیدند از سوی پلیس دستگیر شدند.
سرهنگ غضبان احمدیفرد، فرمانده انتظامی سنقرو کلیایی صبح دیروز در جمع اصحاب رسانه، اظهار داشت: پس از اعلام ۲ مورد سرقت طلاهای دختران خردسال در محلات شهر سنقروکلیایی، رسیدگی ویژه بهموضوع در دستور کار قرار گرفت. در تحقیقات پلیسی مشخص شد سرقتها توسط سه نفر و از ۲ دختربچه ۵ ساله انجام گرفته است و شیوه سرقتها نیز به این شکل بوده که دختری ۱۵ و پسری ۱۳ ساله با هدایت و راهنمایی پدر ۴۲ ساله خود به بهانه بازی کردن به دختران خردسال نزدیک شده و اقدام به سرقت طلاهای همراه آنها میکردند. این خواهر و برادر پس از سرقت طلاها سوار بر خودرو پرایدی که پدرشان در اختیار داشت از محل متواری میشدند که با بهدست آمدن این سرنخ اقدامات اطلاعاتی گستردهای برای دستگیری اعضای باند آغاز شد.
بنابراین مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و در تحقیقات گسترده خود موفق به شناسایی پراید مذکور شده و پس از مدتی تعقیب و گریز آن را متوقف و هر سه سرنشین را دستگیر کردند. احمدیفرد با بیان اینکه سارقان مردی ۴۲ ساله، دختری ۱۵ ساله و پسری ۱۳ ساله و پدر و فرزند هستند، گفت: هر سه نفر آنها به ارتکاب سرقت طلای دختران خردسال اعتراف کردند و طلاها که شامل یک جفت گوشواره و ۲ عدد النگو بود کشف شد.
رئیس پلیس سنقروکلیایی در پایان با اشاره به معرفی سارقان دستگیر شده به دستگاه قضایی برای صدور احکام لازم، از خانوادهها خواست بیشتر مراقب فرزندان خردسال خود باشند و از آویزان کردن طلا به آنها خودداری کنند.
کلاهبرداری 6 میلیارد ریالی زوج جاعل
گروه حوادث/ زن جوان با جعل و سرقت چک و همدستی یک مرد اقدام به خرید و فروش خودرو و لوازم دست دوم از سایتهای اینترنتی میکرد.
سرهنگ «محمد نادربیگی»، رئیس پلیس آگاهی استان البرز در تشریح این خبر گفت: با شکایت 2 نفر در پرونده کلاهبرداری از طریق سایت خرید و فروش اینترنتی، بررسی موضوع در دستورکار اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری قرار گرفت.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که متهم اصلی پرونده پس از جعل مدارک هویتی، ابتدا سوژههای خود را از سایت اینترنتی شناسایی کرده و سپس با فروشنده تماس گرفته و با پیشنهاد مبالغی وسوسه انگیز برای خرید اجناس و پرداخت بخشی از پول معامله، مابقی آن را با چک سرقتی و جعلی پرداخت کرده و متواری میشد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با بیان اینکه در ادامه تحقیقات مشخص شد که متهم در چندین استان از جمله تهران، قم و آذربایجان غربی کلاهبرداریهای متعددی انجام داده، اظهار داشت: بلافاصله اقدامات اطلاعاتی برای شناسایی مخفیگاه متهم انجام شد و پس از چندین هفته رصد اطلاعاتی، در نهایت متهم هنگام کلاهبرداری از یکی از شهروندان در استان قم دستگیر و به پلیس آگاهی البرز منتقل شد.
متهم پس از مواجه شدن با مالباختگان و مشاهده مستندات پلیس به ناچار لب به اعتراف گشوده و به 27 فقره کلاهبرداری خودرو و اجناس از طریق سایت اینترنتی با همدستی یک خانم که چکهای جعلی را برای وی فراهم میکرد، اقرار کرد.
سرهنگ نادربیگی با بیان اینکه همدست متهم نیز در تور اطلاعاتی کارآگاهان گرفتار و دستگیر شد، یادآور شد: کارشناسان ارزش کلاهبرداریهای صورت گرفته توسط این باند را حدود 6 میلیارد ریال برآورد میکنند.
طلاق به خاطر هزینه آرایشگاه
گروه حوادث/ طبقه سوم دادگاه خانواده مثل هر روز شاهد حضور زوجهایی بود که راهی جز جدایی برای زندگی مشترکشان نیافته بودند. هوای گرم و دم کرده سالن انتظار انگار طاقت مراجعه کنندگان را کم کرده و دیگر تحمل ایستادن نداشتند.
کنار دستگاه آب سردکن زوج جوانی روی نیمکت نشسته بودند. مرد به آرامی زیر گوش همسرش زمزمه میکرد اما زن جوان چنان بیتفاوت به پنجره رو بهرو خیره مانده بود که انگار حرفهای همسرش را نمیشنید. مرد جوان این بار صدایش را بلندتر کرد و گفت: آخه عزیز من چرا گوش نمیکنی؟ مگه من خواسته غیرمنطقی از تو دارم؟ فقط میگم این عادت ناپسندت را ترک کن. کدام آدم عاقلی هفتهای سه چهار بار به آرایشگاه میرود و علاوه بر وقت با ارزشش پول بیزبون را هم این جوری دور میریزد؟
در حالی که مرد جوان دیگر کمکم تن صدایش بالاتر میرفت منشی دادگاه شماره پرونده این زوج جوان را خواند و وارد اتاق قاضی شدند.
قاضی میانسال در حال مطالعه پرونده بود پس از چند دقیقه رو کرد به زن جوان که نگار نام داشت و گفت: دخترم واقعاً بهخاطر آرایشگاه رفتن دادخواست طلاق دادهای به نظر خودت عجیب نیست؟ تو هنوز ۲۳ سال سن داری معنای طلاق را میدانی؟
نگار با نگاهی به همسرش سیاوش و حلقه درون دستش گفت: نه چرا عجیب باشد؟ من دوست دارم به آرایشگاه برم و همیشه زیبا و آراسته باشم.
در همین موقع سیاوش گفت: آقای قاضی ما در یک جشن تولد با هم آشنا شدیم. حدود ۲ ماه و نیم با هم دوست بودیم. معاشرت کردیم سینما و پارک رفتیم. راجع به موضوعات مختلف حرف زدیم اما راجع به زندگی مشترک و خواستههایمان زیاد حرف نمیزدیم و همین ساده انگاری برایم مشکل ساز شد. یک روز در جمع دوستانمان از نگار خواستگاری کردم او هم قبول کرد و در کمتر از ۳ ماه زیر یک سقف رفتیم و زندگی مشترکمان شروع شد.
چند ماهی که گذشت کمکم متوجه شدم همسرم یک عادت عجیب دارد و آن هم اعتیاد به رفتن آرایشگاه است. اوایل اهمیتی نمیدادم اما وقتی مجبور شدم بخش زیادی از درآمدم را برای هزینه آرایشگاه نگار صرف کنم به او تذکر دادم اما هیچ توجهی نمیکرد و میگفت من همیشه باید آراسته باشم و از دوستانم زیباتر.
در اینجا ناگهان نگار گفت: آقای قاضی شوهرم مرد دروغگویی است قبل از ازدواج به من گفت مغازه ساعت فروشی دارد اما بعد متوجه شدم که دروغ گفته و شاگرد مغازه است و توان پرداخت هزینههای زندگی مرا ندارد.
قاضی رو به سیاوش کرد و گفت: چرا به همسرت دروغ گفتی؟
سیاوش گفت: فکر میکردم اگر بگویم شاگرد مغازه هستم شاید با ازدواجمان مخالفت کند. جناب قاضی باور کنید من نمیگم که آرایشگاه نرو یا خرید نکن من فقط میخواهم شرایط زندگی متأهلی رو هم درک کند ولی او فکر میکند هنوز مجرد است در این مدت هر بار گفتم به خانه پدر و مادرم برویم گفته با دوستانم قرار دارم یا نوبت آرایشگاه دارم من دوست ندارم آنقدر به آرایشگاه برود او همین جوری هم زیباست.
نگار رو کرد به سیاوش و گفت: تو که نمیتوانستی خرج یک زندگی را بدهی چرا زن گرفتی؟ نه عروسی مفصلی برایم گرفتی نه سفر بردی حالا پول آرایشگاه هم نمیخواهی بدهی؟ من همین جوری هستم اگر نمیخواهی با من زندگی کنی ۸۰۰ تا سکه مهریهام را بده جدا میشوم.
قاضی با دیدن درگیری لفظی زوج جوان گفت: من لزومی نمیبینم که در همین جلسه حکم طلاق را صادر کنم ابتدا باید دو ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر مشکلتان طی این دوماه حل نشد آن وقت تصمیم نهایی را میگیرم و حکم را صادر میکنم حالا هم بیایید صورت جلسه را امضا کنید.
امیرحسین صفدری پژوهشگر حوزه خانواده
احترام گذاشتن به یکدیگر از اصول اولیه یک زندگی موفق و سالم است.
متأسفانه این زوج جوان بهخاطر یک احساس زودگذر تصمیم به ازدواج گرفتند و در مدت آشنایی خود در رابطه با هیچ یک از مسائل مربوط به زندگی مشترک گفتوگو نکرده و به هم دروغ گفتند. زندگی مشترک بر پایه صداقت باید بنا شود وگرنه خیلی زود ویران میشود.
این زوج در مدت آشنایی که خیلی هم کم بوده به تفاهم مشترکی نرسیدند و اصلاً نسبت به آینده هیچ دیدگاهی نداشتند و بهخاطر همین مسائل دچار تضاد فکری شدند. زوجهای جوان باید بدانند بین زندگی مجردی و متأهلی تفاوت زیادی هست حال آنکه نگار باید شرایط سیاوش را درک کند و با توجه به میزان درآمد سیاوش هزینه کند نه این که با فشار آوردن به وی باعث شود تشنج روانی در خانه حاکم شود.
این زوج جوان باید با صداقت راجع به ادامه زندگی خود صحبت کنند و به یک توافق مشترک برسند وگرنه این زندگی با این روند توخالی دوامی نخواهد داشت. زندگی مشترک نیازمند گذشت، صداقت، تعهد، وفاداری، صمیمیت و احترام است.
متهم در دادگاه: از قتل همسرم پشیمانم
گروه حوادث/مرد افغانستانی که همسرش را به قتل رسانده و مادرزنش را بشدت مجروح کرده بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این مرد شامگاه دهم تیر سال ۹۸ به خانه پدرزنش در خیابان خاوران رفت و همسر و مادر زنش را بشدت زخمی کرد. پس از انتقال آنها به بیمارستان، زن جوان جان باخت اما مادرش از مرگ نجات پیدا کرد.
مأموران کلانتری وقتی برای بررسی ماجرا به خانه مورد نظر رفتند، موفق شدند چند ساعت بعد متهم را دستگیر کنند.
مرد 44 ساله به مأموران گفت: مدتی قبل کارم را از دست دادم و دچار مشکلات مالی شدم. به همسرم گفتم بیا به کشور خودمان برگردیم تا آنجا راحتتر زندگی کنیم اما مخالفت کرد و با قهر به خانه پدرش رفت. من هر بار که برای دیدن همسر و فرزندانم به خانه پدرزنم میرفتم، آنها با حرفهایشان مرا آزار میدادند و وقتی از همسرم میخواستم همراه فرزندانم به خانهمان بیاید، خانوادهاش مخالفت میکردند. آنها میگفتند چون کار درست و حسابی ندارم، بهتر است آنها همان جا بمانند.
این مرد در تشریح جزئیات درگیری خونین گفت: آخرین بار که به خانه پدرزنم رفتم، همسرم دختر و پسرم را مقابل چشمانم کتک زد و گفت آنها را با خودت به افغانستان ببر من نمیآیم. او حتی میخواست دختر کوچکم را از بالای پلهها به پایین پرتاب کند که عصبانی شدم. دخالتهای مادرزنم درگیری را بدتر کرد و من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم، کارد آشپزخانه را برداشتم و چند ضربه به همسرم و سپس به مادر زنم زدم.
وقتی این پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، پدر و مادرزن متهم برای وی حکم قصاص خواستند و مادرزنش برای جراحتهای وارد شدهاش نیز دیه خواست. معاون رئیس قوه قضائیه از طرف دو فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرد.
متهم نیز گفت: من هرگز راضی به مرگ همسرم نبودم. او مادر دو فرزندم بود و من خیلی پشیمان هستم، اما مادرزنم با رفتارش همسرم را تحریک میکرد و موجب میشد بین ما جدایی و دعوا باشد.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.